مصاحبه دکتر شریفی : سالمندی آخر خط نیست
سالمندی، رویهای تک بعدی نیست. شیوه زندگی متفاوتی میطلبد که با شرایط فرد سازگار باشد. در این میان، شرایط جسمی و روحی فرد تغییر کرده و برنامه زندگیاش دچار دگرگونی شده است.
سالمندان یا بازنشستهاند و درآمد کمتری نسبت به گذشته دارند، یا شغل و درآمدی ندارند، نیاز بیشتری به مراقبت و توجه دارند، نقشهای گذشته را ایفا نمیکنند و مجموع این همه، احساس بیهودگی را به آنان میدهد. پیامد رفتار ناصحیح با این قشر، افسردگی آنان و مشکلات بیشتری است که برای خود، خانواده و جامعه رقم میزنند. ناگفته پیداست که سلامت و نشاط سالمندان تاثیر زیادی بر سلامت محوری جامعه دارد. به نظر میرسد با توجه به افزایش جمعیت سالمند در کشور، ضرورت سرعت دادن به برنامهریزی برای این گروه حس میشود اما با این وجود، هنوز چه در زمینه اطلاع رسانی و فرهنگسازی و چه در زمینه ارائه خدمات مورد نیاز این گروه، فعالیت چشمگیری صورت نگرفته است. سالمندان و فضاهای شکننده دکتر حسن حسینی جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران به ایران ۷ میگوید: «متاسفانه در کشور ما بازنشستگی در سن پایین است. تمایل به بازنشستگی هم نشان میدهد که فضاهای کاری ما بهقدری شکننده است که برخی از افراد ترجیح میدهند از فضای کاری خود دور شوند و نفس راحتی بکشند یا ترجیح میدهند که برای خودشان و با سرمایه خودشان کار کنند تا در فضای کاری و دولتی ادامه فعالیت دهند درحالیکه در کشورهایی مانند فرانسه یا کشورهای اسکاندیناوی، روند سالمندی و سن بازنشستگی از ۶۷ سال به بالاست. انگیزهای که دولتها برای این افراد رقم میزنند و آنان را موثر در تشکیلات و تصمیمات کشور میدانند، باعث میشود که در حوزههای کاری خود بمانند و احساس رضایت و کارآمدی داشته باشند درحالیکه در کشور ما بالعکس به خاطر مشکلات معیشتی، استرس و نداشتن استانداردهای رفاهی در زمینههای مختلف، احساس موثر نبودن حتی در سنین میانسالی اتفاق میافتد و افراد فکر میکنند تحمل فضا را ندارند و از محیط کار بیرون میآیند. در سنین سالمندی هم اغلب به این فکر میکنند دیگر از ما گذشته و منتظر مرگ میشوند. این به آن معنی است که اگر ساختار تشکیلاتی و تصمیمات لازم در این راستا نباشد با مشکل مواجه میشویم. برای ارائه خدمات سالمندی در تمام سطوح باید نیروی انسانی متخصص فراهم باشد در حالی که تعداد متخصصان رشته سالمندی در کشور از تعداد انگشتان دست هم کمتر است.» متاسفانه در کشور ما بازنشستگی در سن پایین است. تمایل به بازنشستگی هم نشان میدهد که فضاهای کاری ما بهقدری شکننده است که برخی از افراد ترجیح میدهند از فضای کاری خود دور شوند و نفس راحتی بکشند یا ترجیح میدهند که برای خودشان و با سرمایه خودشان کار کنند تا در فضای کاری و دولتی ادامه فعالیت دهند درحالیکه در کشورهایی مانند فرانسه یا کشورهای اسکاندیناوی، روند سالمندی و سن بازنشستگی از ۶۷ سال به بالاست. او با اشاره به اینکه طبق آمار حدود ۸۰ درصد سالمندان دنیا در کشورهای در حال توسعه ساکن هستند، خاطرنشان میکند: در ایران بر اساس آخرین سرشماری صورت گرفته در سال ۱۳۸۵ حدود 5 میلیون نفر بیش از ۶۰ سال سن دارند. ارائه خدمات پارهوقت به سالمندان سبب میشود تا آنان کمتر به خانه سالمندان سپرده شوند. به گفته این جامعهشناس از مسائل مهم دوره سالمندی میتوان بیماریهای قلبی و عروقی، زمین خوردنهای پی در پی، پوکی استخوان و شکستگی را عنوان کرد که میتوان در این بخش از مربیان و پزشکان طب سالمندی کمک گرفت یا از مراکزی که در این زمینه کار کردهاند و تجربه دارند. مدتی است که تحصیل در طب سالمندی در کنکور لحاظ شده و تا حدودی نیز مشخص است که در این رشته کار صورت میگیرد اما کار در این حد رضایت بخش نیست. او میگوید: «در سال ۱۳75 طرحی در کشور بود که مطابق با آن افراد بالای 60 سال که نیاز به حمایت داشتند، زنان بیسرپرست و از کارافتادگان سالمند، از طریق کمیته امداد و بهزیستی مورد حمایت قرار میگرفتند. البته این طرح تا مدتی دوام داشت اما ظاهرا متوقف شده است. متاسفانه در جامعه سالمندان محزون داریم که خیلی وقتها از سوی مسئولان و مردم درک نمیشوند. باید مجلس سیاستهایی را اجرا کند که سالمندان بهتر زندگی کنند مثل تامین نیازهای اولیه این قشر ازجمله مسکن. در این صورت جمعیت سالمند امیدوار به زندگی خواهیم داشت.» دکتر حسینی به نکته سالم پیر شدن هم اشاره میکند: «به نظر من یک سالمند باید خودش حواسش به سلامت جسم و روح باشد. معاشرت با خانواده و فامیل و دوستان، دوری از استرس، ورزشهای مناسب و تغذیه مناسب به سلامت در دوران سالمندی کمک میکند. اینکه خوب استراحت کنند و از استرس دور باشند و آن را مدیریت کنند، در عین حال حتما ورزش را در برنامه روزانهشان داشته باشند، میتواند دوره سالمندی خوبی را برایشان رقم بزند. سالم پیر شدن بسیار مهم است. برای این منظور از دورههای قبل باید به فکر بود. به نظر میرسد سرمایه جسمانی خیلی مهم است؛ یعنی چه باید انجام دهیم که در آینده سالمندی باشیم که از نظر جسمانی حداقل مشکلات را داشته باشیم. برای مثال سبک غذا خوردن در دوره جوانی خیلی مهم است. نکته دوم، به روز نگه داشتن علم و دانش است. یک سالمند به هیچ عنوان نباید خودش را بازنشسته در نظر بگیرد بلکه همچنان باید فعال باشد و در کارهای مختلف حضور پیدا کند. همچنین باید یک پسانداز اقتصادی قابل قبول داشته باشد تا وقتی به دوره سالمندی میرسد یک پشتوانه قوی داشته باشد. البته مهمترین بخش، پشتوانه عاطفی است که باید سالمند ارتباطات عاطفی خود را حفظ کند. ارتباطاتی که افراد در دوره قبل از سالمندی برای خودشان برقرار میکنند یک بانک معنوی و عاطفی است که در آینده و هنگام نیاز قابل برداشت است.» شتاب بالای رشد جمعیت سالمندان محمدتقی جغتایی مشاور وزیر بهداشت در امور توانبخشی و استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره سن سالمندی به ایران ۷ میگوید: «از نظر علمی سن سالمندی بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی ۶۰ سال به بالاست. البته برای سالمندی تقسیمبندیهای مختلفی وجود دارد و این تقسیم بندی که عنوان شد نوع تقویمی است؛ یعنی براساس سن فرد، سالمندی وی را تعیین میکنیم. ولی مسلم است که سن فیزیولوژیک و سن تقویمی هر فردی ممکن است بر هم منطبق نباشد برای مثال سن فیزیولوژیک یک فرد ۵۰ ساله ممکن است پیرتر یا جوانتر از ۵۰ سال باشد. ما دوست داریم که حداقل سن فیزیولوژیک و سن تقویمی بر هم منطبق باشد و فرد از سن خود پیرتر نباشد.» او خاطرنشان میکند: «با توجه به اینکه امید به زندگی خانمها در کشور ما بیشتر است بنابراین در آینده تعداد خانمهای سالمند زیادی خواهیم داشت و اگر آنان روی سلامت خود دقت نکنند در آینده دچار مشکل خواهند شد. بنابراین توصیه میکنیم تمام افراد بزرگسال و میانسال برای ارزیابی به کلینیکهای سالمندی مراجعه کنند. به این ترتیب کسانی که نیازمند به بررسی بیشتر هستند خدمات لازم را دریافت خواهند کرد.» به گفته دکتر جغتایی، در سال ۱۳۸۷ اولین کلینیک تخصصی دانشگاهی سالمندی در بیمارستان طالقانی راهاندازی شده است که هدف آن ارائه خدمات به سالمندان و همچنین افراد بزرگسال در مرحله قبل از سالمندی است. ایجاد این کلینیک تخصصی سالمندان تدبیری برای ارتقای سلامت سالمندی در جامعه بوده است. در این کلینیک تخصصی افراد مورد ارزیابی کامل سالمندی قرار میگیرند ضمن اینکه به یکسری از سندرمها و مشکلات شایع سالمندی مثل اختلال خواب، افسردگی، مشکلات حافظه، مشکلات عضلانی اسکلتی مثل پوکی استخوان توجه ویژه میشود و ضمن بیان توصیههای ضروری، درمانهای مختلف برای بیماریها نیز به مراجعان ارائه میشود. علاوه بر این برای اولینبار در کشور، کلینیک طب سالمندان در بیمارستان شریعتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران ایجاد شده است و سالمندان میتوانند برای دریافت خدمات پزشکی به این بیمارستان مراجعه کنند. با توجه به اینکه امید به زندگی خانمها در کشور ما بیشتر است بنابراین در آینده تعداد خانمهای سالمند زیادی خواهیم داشت و اگر آنان روی سلامت خود دقت نکنند در آینده دچار مشکل خواهند شد. بنابراین توصیه میکنیم تمام افراد بزرگسال و میانسال برای ارزیابی به کلینیکهای سالمندی مراجعه کنند. به این ترتیب کسانی که نیازمند به بررسی بیشتر هستند خدمات لازم را دریافت خواهند کرد. او با اشاره به اینکه رشد جمعیت سالمندی در جامعه ما زیاد است و تخمین زده میشود که تا ۲۰ سال آینده جمعیت سالمند بالای ۱۵درصد باشد، به این نکته میپردازد که این جمعیت مانند دوران کودکی نیاز به مراقبت بیشتر دارند: سالمندان و کودکان دو گروهی هستند که نیاز بیشتری به توجه، تفریح و مراقبت دارند چون در سیستم حرکتی دچار مشکل میشوند و تواناییهای حرکتی آنان محدود میشود. درواقع افراد سالمند بیشترین خدمات توانبخشی را نیاز دارند. آنان در کنار مسائل عاطفی دچار بیماریهای سخت هم میشوند که باید مورد حمایت بیشتری قرار گیرند. از سویی، هزینه زندگی هم مطرح است. سالمند علاوه بر امرار معاش، قرار است خود، خانواده و نوه خود را هم شاد کند. در جامعه ما این موضوع نادیده گرفته میشود و این گروه از حداقل حقوق برخوردارند. در کشوری مانند ژاپن ۲۰درصد مردم سالمندند اما این قشر در رفاه هستند. در کشوری مانند سوئد ساختارهای خدمات رسانی را بالا بردهاند و اگر فردی مثلا پزشک بود، سالمند شد و دیگر حق نداشت که طبابت کند به او اجازه میدهند که در رشته دیگری مهارت کسب کند تا در دوره سالمندی فرد بیهودهای به حساب نیاید و عضو موثری در جامعه باشد. برخی از این افراد به صورت داوطلبانه در موسسات خیریه کار میکنند و خود را همچنان جزو مجربین میبینند. میتوان از تجربیات این کشورها در حوزههای مختلف مربوط به سالمندان استفاده کرد. طب سالمندی، ضرورتی که باید جدی گرفته شود دکتر فرشاد شریفی، محقق و دبیر مرکز تحقیقات سلامت سالمندان علوم پزشکی تهران درباره طب سالمندی به ایران ۷ میگوید: «طبی که روی افراد بالای ۶۰ سال و مشکلات چند ارگانیکی سالمندان کار میکند، طب سالمندی است. بر این اساس، به فرد سالمند به صورت جامع نگاه میشود به این صورت که وقتی مشکل و بیماری فرد مشخص میشود، به نحوی دارو را برای او تجویز و ترکیب میکنند که عوارض و تداخل نداشته باشد. همچنین در جریان درمان به جنبههای اجتماعی، روانی و اقتصادی نیز توجه میشود. در این بخش هرچه ارتباطات و حمایتهای اجتماعی سالمند بیشتر باشد انگیزه او بیشتر و شکسته شدن و گوشهنشینی او نیز کمتر خواهد شد. میتوان این طور گفت که اگر جامعهای سالم باشد سالمندان سالمی هم خواهد داشت. مردم در جامعه سالمتر، سالمندی موفقی هم خواهند داشت و سالمندان پویاتر خواهند بود. مثلا جمعیت سالمند کشور سوئد در ۲۰ سال اخیر دو برابر شده، اما هزینههایش کاهش یافته است. این بدین معنی است که سالمندانش سالم هستند. کشور ما فعلا جا دارد تا ۵ الی ۱۰ سال دیگر به این جایگاه برسد.» دکتر شریفی که دیپلم سالمندی و اپیدمیولوژی سالمندی دارد، به روند سالمندی اشاره میکند: «با افزایش سن، فرآیند سالمندی بهتدریج صورت میگیرد. تا سن ۲۵ سالگی افزایش ظرفیتهای حیاتی صورت میگیرد و بعد از ۳۰ سالگی بهتدریج ظرفیتهای حیاتی با شیب ملایم کاهش مییابد. مثل شرایط خانمها در دوران یائسگی که میزان از دست دادن کلسیم زیاد است و این در صورت بیتوجهی منجر به پوکی استخوان میشود. اگر در سالهای جوانی روند استرس، استفاده از ظرفیتهای حیاتی، تغذیه و سبک زندگی درست باشد، مطمئنا سالمندی خوبی در انتظارمان خواهد بود. به عبارتی اگر ظرفیتهای حیاتی در جوانی کاهش یابد، در سالمندی با مشکلات عدیده مواجه خواهیم بود، یعنی هرچقدر در جوانی و میانسالی ظرفیتهای حیاتی زیاد داشته باشیم، در سالمندی احتمال بیماری کمتر است و سالمندی موفقی خواهیم داشت. برای مثال، هر چه در کودکی و جوانی فعالیت فیزیکی بیشتری داشته باشیم و برنامه غذاییمان حاوی ویتامین د و کلسیم باشد، تراکم استخوان بیشتر میشود.» در خیلی از کشورها کلینیک سالمند دارند. مشکلات سالمند را به صورت جدی دنبال و وضعیت سلامت آنان را ارزیابی می کنند تا خدمات مناسب به فرد داده شود. اما در کشور ما طب سالمندی در آغاز راه است. ۱۲ نفر از رزیدنتها در حال گذراندن دورههای این شاخه از پزشکی هستند. البته هنوز در جامعه طب سالمندی به صورت یک رشته در دانشگاه تدریس نمیشود و پزشکان پس از دوره پزشکی، دوره دو سال و نیمهای را میگذرانند تا با مسائل سالمندی آشنا شوند. او درباره طب سالمندی میگوید: «وقتی افراد به سنین سالمندی میرسند، تغییراتی در بخشهای مختلف بدن آنان ایجاد میشود مثل تغییر خلقوخو، تغییر الگوی مصرف غذا، تغییر ساعت و مدت خواب و بیداری و همچنین ابتلای همزمان به چندین بیماری. درواقع در کلینیکهای تخصصی طب سالمندان، بسیاری از بیماریهای شایع سالمندان مانند فشارخون، دیابت، افزایش چربی خون، کمکاری تیروئید، پوکی استخوان، آرتروز، افسردگی، اضطراب، اختلالات خواب، مشکلات ادراری، اختلالات حافظه که شایعترین آن بیماری آلزایمر است، مشکلات تغذیهای و بسیاری موارد دیگر شناسایی و برای درمان آن اقدام میشود. حسن کلینیکهای سالمندی در این است که سالمند بهجای مراجعه به پزشکان مختلف برای درمان انواع بیماریها، در بدو ورود به کلینیک سالمندان، از سوی پزشک متخصص سالمندان ویزیت و از همه این بیماریها غربالگری میشود. یکی دیگر از مهمترین تفاوتهای متخصصان طب سالمندان با دیگر متخصصان پزشکی این است که متخصص طب سالمندان به همه جنبهها درباره یک بیمار نگاه میکند و در نتیجه دید جامعی نسبت به وضعیت بیمار دارد. در خیلی از کشورها کلینیک سالمند دارند. مشکلات سالمند را به صورت جدی دنبال و وضعیت سلامت آنان را ارزیابی می کنند تا خدمات مناسب به فرد داده شود. اما در کشور ما طب سالمندی در آغاز راه است. ۱۲ نفر از رزیدنتها در حال گذراندن دورههای این شاخه از پزشکی هستند. البته هنوز در جامعه طب سالمندی به صورت یک رشته در دانشگاه تدریس نمیشود و پزشکان پس از دوره پزشکی، دوره دو سال و نیمهای را میگذرانند تا با مسائل سالمندی آشنا شوند. در حال حاضر ۱۱۰ نفر در کشور در زمینه طب سالمندی در برخی از بیمارستانها به صورت عملی کار میکنند که باز هم میتوان گفت کاملا موفق نیست چون این افراد نیاز به یک تیم درمانی دارند تا بهتر به نتیجه برسند. هم اکنون در سه بیمارستان ضیاییان، رسول اکرم(ص) و طالقانی، کلینیک جامع سالمندی و حافظه فعال است و خدمات بستری هم ارائه میشود. طب سالمندی در فرانسه در سال ۲۰۰۴ شروع شد. در فرانسه، تمام خدمات سالمندی مثل آموزش مسائل اجتماعی و مالی در دست دولت است و از این ناحیه حمایت میشود. ایران از سال ۲۰۱۱ وارد عرصه استفاده از طب سالمندی شد و هنوز با استانداردها فاصله داریم. هر چقدر مردم و دولتمردان در این بخش بیشتر حساس شوند و احساس نیاز و ضرورت کنند، زودتر از زمان مقرر به نتایج درخشانی در عرصه طب سالمندی نزدیک میشویم.» او خاطرنشان میکند: «در برخی از فرهنگسراها کانونجهاندیدگان را داریم و افراد سالمند دور هم جمع میشوند و با توجه به توانمندیهای خود در سازمانهای غیر دولتی و کارهای عام المنفعه مشارکت میکنند. اماکنی از این دست باعث میشود که سالمندان احساس بیهودگی و از کار افتادگی و جاماندگی نکنند و تجربیات خود را به جامعه منتقل کنند. هرچه احترام و ارتباطات اجتماعی در خانوده نسبت به سالمندان بیشتر باشد جامعه بیشتر نشاط و شادی را به همراه خواهد داشت.» دکتر شریفی به موضوع دبیرخانه شورای عالی سالمندان هم اشاره میکند: «در برنامه توسعه پنجم، دبیرخانه شورای عالی سالمندان را داشتیم. وزارتهای بهداشت و رفاه، اعضای آن هستند و رئیس جمهوری ریاست این شورا را بر عهده دارد. در صورت فعال شدن این شورا، میتوان برنامههای کلان کشوری درباره سالمندی را اجرایی کرد. باید ببینیم چرا این وعده هنوز محقق نشده است. اگر این شورا فعال شود و ضرورت توجه به سالمندان در این بخش مهم دیده شود، مطمئنا طرحهای خوبی در این زمینه نوشته و اجرا خواهد شد و این به توسعه فرهنگ توجه به سالمندان کمک شایانی خواهد کرد.»
ارسال به دوستان